نوشته شده توسط: ناصری خواه
ای صبا آنچه شنیدی ز لب یار بگو
عاشقان محرم یارند ز اغیار بگو
هم تو داری خبر از زلف گره در گرهش
پیش ما قصه دلهای گرفتار بگو
شرح غارتگری زلف دلاویر بکن
وصف خون ریزی آن نرگس عیـــار بگو
گوش را چونکه ز پیغــام نصیبی دادی
کی بود چشم مرا وعده دیدار، بگو
چون حکایت کنی از دوست، من از غایت شوق
با تو صد بار بگویم که دگر بار بگو
تا دگر سرو ننازد به خــــرامیدن خویش
سخنی با وی از آن قـــامت و رفتار بگو
ای صبا بنده نوازی کن و احوال همـــام
وقت فرصت به در بندگی یار بگو
با تشکر از آقای امین صابری