سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یاسمن
دانش را بجویید؛ هرچند در چین باشد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

نوشته شده توسط:   ناصری خواه  

شنبه 90 آبان 21  4:3 عصر

  روز قسمت بود. خدا هستی را قسمت می کرد.خدا گفت :چیزی از من بخواهید.هرچه که باشد   شما را خواهم داد.سهمتان را از هستی طلب کنید زیرا خدا بسیار بخشنده است.  و هرکه   آمد چیزی خواست . یکی بالی برای پریدن و دیگری پایی برای دویدن. یکی جثه ای بزرگ خواست و آن یکی چشمانی تیز. یکی دریا را انتخاب کرد و یکی آسمان را.

در این میان کرمی کوچک جلو آمد و به خدا گفت :...

من چیز زیادی از این هستی نمیخواهم. نه چشمانی تیز و نه جثه ای بزرگ. نه بالی و نه پایی نه آسمان و نه دریا. تنها کمی از خودت را به من بده.

و خدا کمی نور به او داد.

                                    

   نام او کرم شب تاب شد.

خدا گفت : آن که نوری با خود دارد بزرگ است حتی اگر به قدر ذره ای باشد. تو حالا همان خورشیدی که گاهی زیر برگی کوچک پنهان می شوی.

و رو به دیگران گفت :کاش می دانستید که این کرم کوچک بهترین را خواست . زیرا که از خدا جز خدا نباید خواست.

هزاران سال است که او می تابد. روی دامن هسنی می تابد. وقتی ستاره ای نیست چراغ کرم شب تاب روشن است و کسی نمی داند که این همان چراغی است که روزی خدا آن را به کرمی کوچک بخشیده است...

(منبع داستان: خدا چراغی به او داد، نوشته عرفان نظرآهاری، کتاب بال هایت را کجا جا گذاشتی، نشر افق)  

 


 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
شنبه 103 اردیبهشت 1
امروز:   1 بازدید
دیروز:   2  بازدید
فهرست
آشنایی با من
یاسمن
ناصری خواه
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و شکراندرش مزید نعمت...
لوگوی خودم
یاسمن
اوقات شرعی
حضور و غیاب
لینک دوستان
آرشیو
اشتراک
 
طراح قالب
www.parsiblog.com 
div align='center'>